|
بسم رب السموات و الارض
اون شب مدرسه خوابیده بودیم. سال 1361. جایزه مون بود. به جز اینکه تو مدرسه بازی کردیم، ما رو بردن یه مدرسه دیگه. برای بازدید از آزمایشگاه فیزیکش. ما پنجم دبستانی بودیم و آزمایشهایی
که دیدیم همه مال دروس دبیرستان بود. ما فقط دیدم و لذت بردیم، بدون اینکه کسی توضیحی راجع به دلایلش بده. فقط دیدیم و کیف کردیم و برگشتیم مدرسه خودمون. فردا صبح که برای
نماز بیدار شدیم و قبل از طلوع خورشید، از درون تلسکوپ ماه رو بهمون نشون دادن. چه زیبا بود. این دو خاطره از واضح ترین و بهترین خاطرات من از دوران کودکیمه و الان بعد از گذشت 34 سال از
اون شب، هنوز به وضوح در خاطرم هست.
و این قدیمی ترین خاطره ایه که میتونه دلیل علاقه مندی من به علم و خصوصا علم نجوم رو شرح بده. اولین جرقه که تا الان آتش علاقه به نجوم رو روشن نگه داشته......
والسلام.
|
